نفسک مامان سرماخورده ... صدای سرفه های شبانش دلم رو به درد میاره، کیانم برای اولین باره که اینطوری سخت مریض میشه، چند روز پیش آقا جون مریض شد و ازونجا که کیان خیلی تو دست و پای آقا جون میره و بهش علاقه زیادی داره احتمالاً از آقا جون گرفته، خلاصه که ویروسهای بی تربیت سراغ پسر کوچولوی مامانی اومدن و بدجوری اذیتش کردن، به ناچار یه نصفه آمپول هم براش زدیم چون سرفه هاش خشک و خروسکی بود و پسرم خیلی اذیت میشد، دو روز اول هفته رو مرخصی گرفتم و دیروزم که تعطیل بود، خدا رو شکر از فردا تا جمعه هم که باز تعطیلیم و میتونم بهش برسم. الان یه کم بهتر شده، سرفه هاش بیشتر شدن اما ازون حالت خشکی دراومده، برعکس روزای عادی که عاشق هر نوع نوشیدنی بود توی این رو...